درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
L☺o☻v♥e♦
L☺o☻v♥e♦
گاهی تو … گاهی یاد تو … گاهی هم غم تو … آخر این “تو” کار مرا تمام می کند !
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو….. از داشتن تو…اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم اری من تورا دوست دارم وعاشقانه تو را می ستایم عاشقتم عاطفه پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : سهيل
متن هاي كوتاه رمانتيك تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ..تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم آسمـان هـم کـه بـاشی روی دیوار پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 17:59 :: نويسنده : سهيل
نميدونم چرا هميشه مي خواهي مرا گريه بندازي من همه كار كردم كه تو را راضي نگهدارم بعضي وقتا حس ميكنم دارم بيمار ميشم و به جايي براي پنهان شدن نياز دارم مهم نيست ، مي بخشمت ، اگر چه از درون دارم ميرم براي من خيلي سخت بود كه تو را با ديگري ببينم هيچكس تو را آنگونه كه من دوست دارم ، دوست نخواهد داشت بد جوري بهت نياز دارم ، مي شنوي ؟ فقط بيدار شو ، دوباره تنهام نذار پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 17:57 :: نويسنده : سهيل
تكه متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك همراه عكس اي پيش پرواز کبوترهاي زخمي! باباي مفقود الاثر! باباي زخمي!
گیرم پدر یک آدم فرضیست ، باشد! تا کی فشار خون مادر بیست باشد ؟
پس کي؟! کي از حال و هواي خانه غم پر؟!
تا ياد دارم برگي از تاريخ بودي یک قاب چوبی روی دست میخ بودی توي کتابم هر چه بابا آب مي داد مادر نشانم عکس توی قاب می داد
اينجا کنار قاب عکست جان سپردم از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم من بيست سالم شد هنوزم توي قابي! خوب یک تکانی لا اقل مرد حسابی
يک بار هم از گير و دار قاب رد شو! از سیم های خاردار قاب رد شو
اي دست هايت آرزو آرزوي دست هايم ناز و ادایم مانده روی دستهایم تنها تلاشش انتظار است و سکوت است عيبي ندارد خاک هم باشي قبول است یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
امشب عروسي مي کنم جاي تو خالي! پای قباله جای امضای تو خالی اي عکس هايت روي زخم دل نمک پاش یک بار هم بابای معلوم الاثر باش |
|||
|